• درباره ما
  • تماس با ما
شنبه, آبان ۱۰, ۱۴۰۴
  • Login
  • خانه
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سلامت
  • فرهنگی
  • پرونده ویژه
  • یادداشت
  • طنز
  • سایر رسانه ها
No Result
View All Result
گیلان صدر
No Result
View All Result

درخواست مردی که همسرش را وحشیانه با شکنجه کشت

۲۷ بهمن ۱۴۰۰
in اجتماعی
0
درخواست مردی که همسرش را وحشیانه با شکنجه کشت

گیلان صدر: دختر مقتول گفت: پدرم بی‌رحمانه مادرم را کتک می‌زد، از صدای فریاد‌های او به طبقه بالا رفتم. دیدم دست و پای مادرم با زنجیر بسته شده و پدرم یک چنگک را به شکم او فرو کرده است. مادرم به‌سختی نفس می‌کشید.

مرد شکنجه‌گر که همسرش را صد ساعت شکنجه کرده، فیلم گرفته و در نهایت او را کشته است، از دادگاه درخواست تعیین تکلیف کرد؛ چراکه اولیای دم در این سال‌ها حکم را اجرا نکرده و او را در زندان رها کرده‌اند.

این مرد همسرش را به زنجیر بست، با چنگک بدن زن را مجروح کرد و در نهایت او را به قتل رساند و جسدش را رها کرد.

گزارش زندگی هولناک این زن را دخترش به پلیس اعلام کرد. این دختر بعد از گم‌شدن مادرش درخواست کمک کرد. او شهریور سال ۸۹ به مأموران پلیس مراجعه کرد و گفت: مادرم مدتی است گم شده و من نسبت به سرنوشت او بسیار نگرانم؛ چرا‌که پدرم به‌خاطر سوء‌ظن به مادرم او را شکنجه می‌داد و در خانه حبس می‌کرد.

آخرین‌بار وقتی پدرم بی‌رحمانه مادرم را کتک می‌زد، از صدای فریاد‌های او به طبقه بالا رفتم. دیدم دست و پای مادرم با زنجیر بسته شده و پدرم یک چنگک را به شکم او فرو کرده است. مادرم به‌سختی نفس می‌کشید. فردای آن روز پدرم من و خواهرم را به سفر فرستاد و وقتی برگشتیم به ما گفت مادرتان از خانه فرار کرده و ما را برای همیشه ترک کرده است. به پدرم مشکوک هستم و فکر می‌کنم او بلایی سر مادرم آورده است.

با اعلام این گزارش، تحقیقات پلیس آغاز شد. مأموران خانه زن ۴۷‌ساله به نام مریم را بررسی کردند و از آن خانه سی‌دی فیلم صدساعته شکنجه‌های آن زن به دست شوهر ۵۰‌ساله‌اش به نام هاشم را کشف کردند. فیلم به‌قدری فجیع بود که دیگر برای مأموران شکی باقی نمانده بود مریم مرده است.

هاشم بازداشت شد، اما اتهام قتل را قبول نکرد. او در مراحل بازجویی با توجه به مدارک موجود، سرانجام به جرمش اعتراف کرد و گفت: فهمیده بودم همسرم با یکی از مردان فامیل ارتباط دارد. برای همین اجازه نمی‌دادم از خانه خارج شود. او چند بار فرار کرده بود؛ به همین خاطر مجبور شدم یک دستبند و پابند آهنی درست کنم تا هر وقت از خانه بیرون می‌رفتم، او را به لوله گاز خانه ببندم. دختر و پسرم با من همکاری می‌کردند، اما بعد از مدتی از مادرشان طرفداری کردند.

متهم روز حادثه را این‌طور تعریف کرد: من یک سی‌دی چند‌ساعته از اعتراف‌های همسرم ضبط کرده بودم که روز حادثه متوجه شدم سی‌دی در خانه نیست.

وی گفت: وقتی در‌این‌باره سؤال کردم، مریم گفت خانواده‌اش سی‌دی را با خودشان برده‌اند. از شدت عصبانیت چنگک را در بدن زنم فرو کردم و فریاد زدم با همین تو را از سقف آویزان می‌کنم. سپس جلوی دهانش را گرفتم و می‌خواستم او را خفه کنم. بعد فرزندان را تهدید کردم و گفتم اگر همکاری نکنید، شما را هم شکنجه خواهم کرد. همسرم بیهوش شد.

همان لحظه به حمام رفتم، اما وقتی برگشتم و پایش را تکان دادم متوجه شدم غیرطبیعی است. فهمیدم مرده است. این شد که با برادرم تماس گرفتم و ماجرا را برایش تعریف کردم. او گفت جسد را به جاده چالوس ببر و مخفی کن. می‌خواستم جسد را دفن کنم، اما نتوانستم برای همین آن را به جنگل‌های عباس‌آباد بردم و رهایش کردم.

با توجه به اعترافات تکان‌دهنده این مرد، پلیس به محل رفت، اما با توجه به اینکه ۹ ماه از مرگ مریم گذشته بود، جسد از بین رفته و فقط بخش‌هایی از آن پیدا شد که به دستور بازپرس به پزشکی قانونی انتقال یافت. بررسی روی دی‌ان‌ای نشان داد جسد متعلق به مریم است.

پرونده بعد از کامل‌شدن تحقیقات، به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در اولین جلسه محاکمه فرزندان مقتول گفتند اگر پدرمان سند خانه را به نام ما بزند و دیگر سراغ‌مان نیاید از قصاص گذشت می‌کنیم. اگر شرط را اجرا نکند ما هم خواستار قصاص هستیم. این در حالی است که مادر مقتول درخواست قصاص کرد.

سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و جزئیات را یک بار دیگر بیان کرد. این در حالی بود که گفته‌های مرد درباره اینکه همسرش با مردی رابطه داشته تأیید نشد و تحقیقات نشان داد مریم زنی پاکدامن بوده است.

در پایان هیئت قضائی متهم را به حبس محکوم کرد، اما این حکم با اعتراض اولیای دم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و از سوی قضات یکی از شعب دیوان نقض و بار دیگر به همان شعبه ارجاع داده شد.

به این ترتیب پرونده دومین بار در همان شعبه رسیدگی شد. در آن جلسه فرزندان مقتول گفتند شرط آن‌ها محقق نشده است. به این ترتیب متهم در آن جلسه به قصاص محکوم شد، اما این حکم این بار هم از سوی قضات شعبه نهم دیوان عالی کشور تأیید نشد.

متهم که برای بار سوم پای میز محاکمه رفته بود، نسبت به خواسته فرزندانش معترض شد و گفت: مگر بچه باید از پدرش دیه بخواهد؟ من خانه و ماشینم را می‌فروشم و پولش را به بچه‌هایم می‌دهم، اما نه به‌عنوان دیه.

در پایان جلسه، هیئت قضائی وارد شور شد و متهم را به قصاص، منوط به پرداخت دیه به فرزندان مقتول از سوی مادربزرگشان محکوم کرد. این حکم بار دیگر به دیوان عالی کشور فرستاده شد و این بار مورد تأیید قرار گرفت.

با گذشت چهار سال از تأیید این حکم، متهم به دلیل عدم پیگیری این حکم از سوی اولیای دم همچنان در زندان بود؛ به همین خاطر با نوشتن نامه‌ای درخواست تعیین تکلیف کرد.

با این درخواست، او بار دیگر مقابل هئیت قضائی شعبه دهم دادگاه قرار گرفت و گفت: هرچند شرطی که فرزندانم گذاشته بودند هنوز اجرائی نشده، اما مقصر من نیستم. من وکالت دادم که خانه فروخته شود، اما نشد، چون خانه متروکه است و کسی آنجا را نخریده است. با این حال حاضرم شرط را خودم اجرا کنم البته اگر آزاد شوم.

با توجه به مدت زمانی که از زمان وقت قتل و عدم پیگیری اولیای دم گذشته است، هیئت قضات متهم را با توجه به احتساب ایام بازداشت به لحاظ جنبه عمومی جرم به زندان محکوم و وثیقه‌ای برای متهم تعیین کردند تا زمان تصمیم اولیای دم آزاد باشد، اما او هنوز مبلغ میلیاردی وثیقه را تودیع نکرده و در صورت تودیع وثیقه از زندان آزاد خواهد شد.

Tags: پرونده قتلشکنجهقتلگیلان صدرهمسر

نوشته مشابه

وقتی درخواست عدالت در گیلان به تهران فرستاده شد

وقتی درخواست عدالت در گیلان به تهران فرستاده شد

by shahed
۸ آبان ۱۴۰۴
0

اختصاصی/ گیلان صدر: رئیس کل دادگستری گیلان، الهیان، در همایش فصلی مدیران قضایی استان در هفتم آبان از «تحول در دستگاه قضایی»، «رویکرد مردمی» و «ارتقای کیفیت خدمت» سخن گفت. اما سؤال این است: تحول برای چه کسی و بر اساس کدام عدد؟ در هیچ‌یک از سخنرانی‌ها و گزارش‌های رسمی...

دوندگی میان شیفت و خستگی؛ پرستار در گیلان با غریزه بقا دوام می‌آورد

دوندگی میان شیفت و خستگی؛ پرستار در گیلان با غریزه بقا دوام می‌آورد

by shahed
۵ آبان ۱۴۰۴
0

گزارش اختصاصی گیلان‌صدر به مناسبت روز پرستار در گیلان، پرستاری دیگر شغل نیست؛ دوندگی میان شیفت و خستگی است. کمبود نیرو، شیفت‌های سنگین، معوقات چندماهه، و برخورد تحقیرآمیز مردم، پرستاران را تا مرز فرسودگی رسانده است. آن‌ها دیگر کارشان را با عشق انجام نمی‌دهند، بلکه بخاطر غریزه‌ی بقاست که دوام...

بازگشت چهره‌ مسئله‌دار به شهرداری رشت

بازگشت چهره‌ مسئله‌دار به شهرداری رشت

by shahed
۳ آبان ۱۴۰۴
0

اختصاصی/ گیلان صدر: رشت این روزها به جای بوی توسعه، بوی معامله می‌دهد. شهری که باید از خاک بلند می‌شد، دوباره در گرد و غبار روابط شخصی و منافع پشت‌پرده دفن شده است. در تازه‌ترین انتصاب بحث‌برانگیز، مجید رضایی — همان فردی که دو سال بدون تأیید صلاحیت رسمی در...

چهرهٔ ظاهراً ارزشی، تهدیدِ واقعی!

چهرهٔ ظاهراً ارزشی، تهدیدِ واقعی!

by shahed
۲۶ مهر ۱۴۰۴
0

رفتارهای خارج از چارچوب اخلاقی و بی‌عملی حراست با وجود مستندات قطعی، حضور این فرد در مسئولیت فرهنگی را به خطر تبدیل کرده است. اختصاصی/ گیلان صدر: فردی که روزگاری در بخش گزینش یکی از نهادها بود و حالا مسئول فرهنگی است، هر روز با چهره‌ای ظاهراً ارزشی جلوی چشم...

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین اخبار

وقتی درخواست عدالت در گیلان به تهران فرستاده شد

دوندگی میان شیفت و خستگی؛ پرستار در گیلان با غریزه بقا دوام می‌آورد

بحرانِ درمان یا بحرانِ مدیریت؟/ بحرانی که با یک گزارش رسانه‌ای حل شد!

بازگشت چهره‌ مسئله‌دار به شهرداری رشت

پورسینا؛ قلبی که دانشگاه رهایش کرد

ابهامات و تخلفات عامدانه در معاونت فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی گیلان

ادعای بی پایه و اساس معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی گیلان؛ از توهم رضایتمندی تا واقعیت اعتراضات

صادقی خمامی، مدیر عاملی که قانون را دور زد!

چهرهٔ ظاهراً ارزشی، تهدیدِ واقعی!

گیلان، صدرنشین فساد؛ بازرسی سرگرم گزارش‌ سازی

گام اول شهر هوشمند رشت؟ پلاک‌کوچی!

سال‌ها مسئولیت بدون صلاحیت و نهادهای نظارتی در سکوت/رییس دانشگاه تماشاگر بی‌قانونی یا شریک آن؟

اخبار پربازدید

افشاگری گیلان‌صدر: مدیرعاملی که قانون نمی‌شناسد و میلیاردها تومان زیر امضاهای بدون اعتبار+ مستندات

افشاگری گیلان‌صدر: مدیرعاملی که قانون نمی‌شناسد و میلیاردها تومان زیر امضاهای بدون اعتبار+ مستندات

۸ مهر ۱۴۰۴
سال‌ها مسئولیت بدون صلاحیت و  نهادهای نظارتی در سکوت/رییس دانشگاه تماشاگر بی‌قانونی یا شریک آن؟

سال‌ها مسئولیت بدون صلاحیت و نهادهای نظارتی در سکوت/رییس دانشگاه تماشاگر بی‌قانونی یا شریک آن؟

۲۱ مهر ۱۴۰۴
صادقی خمامی، مدیر عاملی که قانون را دور زد!

صادقی خمامی، مدیر عاملی که قانون را دور زد!

۲۷ مهر ۱۴۰۴
ادعای بی پایه و اساس معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی گیلان؛ از توهم رضایتمندی تا واقعیت اعتراضات

ادعای بی پایه و اساس معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی گیلان؛ از توهم رضایتمندی تا واقعیت اعتراضات

۲۷ مهر ۱۴۰۴
ابهامات و تخلفات عامدانه در معاونت فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی گیلان

ابهامات و تخلفات عامدانه در معاونت فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی گیلان

۲۹ مهر ۱۴۰۴
بازگشت چهره‌ مسئله‌دار به شهرداری رشت

بازگشت چهره‌ مسئله‌دار به شهرداری رشت

۳ آبان ۱۴۰۴

اخبار پر اشتراک

  • راه اندازی سامانه نوبت دهی تلفن همراه در مراکز درمانی تامین اجتماعی گیلان

    راه اندازی سامانه نوبت دهی تلفن همراه در مراکز درمانی تامین اجتماعی گیلان

    1793 shares
    Share 717 Tweet 448
  • مسئولان استان پاسخگو باشند/نهاد صادر کننده مجوز خانه عفاف فخر در گیلان کیست؟

    1659 shares
    Share 664 Tweet 415
  • اولین مرکز اختلالات اُتیسم استان با سرمایه گذاری بخش خصوصی در رشت افتتاح شد

    1419 shares
    Share 568 Tweet 355
  • هشدار در خصوص خطر اپلیکیشن لایکی برای نوجوانان/در لایکی هیچ مرز اخلاقی مشخصی وجود ندارد

    1288 shares
    Share 515 Tweet 322
  • شرح فاجعه؛ نامهٔ آسیا ابتهاج به مسعود بهنود

    1263 shares
    Share 505 Tweet 316

گیلان صدر

دسترسی سریع

  • درباره ما
  • تماس با ما

شبکه های اجتماعی

کلیه حقوق مادی و معنوی مطالب این پایگاه خبری_تحلیلی محفوظ میباشد.

استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع میباشد . انتشار مطالب به معنی تایید محتوای آنها نیست |  سئو کیورد

No Result
View All Result
  • خانه
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • سلامت
  • فرهنگی
  • پرونده ویژه
  • یادداشت
  • طنز
  • سایر رسانه ها

eRasaneh_Trustseal(82722, true);

Welcome Back!

Login to your account below

Forgotten Password?

Retrieve your password

Please enter your username or email address to reset your password.

Log In