بازدید چند هفته قبل و هماهنگنشده چند مسول شهرستان هشتپرِ تالش از یک جاده غیرقانونی و مسئلهدار در دل جنگلهای هیرکانی لیسار که از سایتهای ثبت شده نزد سازمان جهانی یونسکو است، یادآور بازی با آبروی یک کشور، یک ملت و مرگ و حیات این میراث طبیعی جهانی آن هم بدون در نظر گرفتن پیامدهای احتمالی منفی بود.
بیشتر از ده سال برخی مسولین و رسانههای دلسوز و فعالین محیطزیست پیگیر ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی بودند که نهایتا در 14 تیر 98 این موفقیت بزرگ به دست آمد.
اما چرا پیگیری ثبت جنگلهای هیرکانی در “یونسکو” برای روزنامهنگاران و کلا رسانهها و فعالین محیط زیست از اهمیت بالایی برخوردار بود؟
بخاطر اینکه بازمانده میلیون ها سال از تاریخ طبیعت این سیاره است؛ اینکه به جنگلهای هیرکانی عنوان “بازمانده ژوراسیک ” اطلاق شده ، دال بر قدمت ارزشمند این پدیده باستانی است.
تحقیقات علمی نشان میدهد، که همقطاران جنگلهای هیرکانی شمال ایران در اروپا در “عصر دایناسورها” یا “عصر یخبندان” به دلیل سرمای شدید از بین رفتند و معتدل بودن آب و هوای خاص این منطقه به لطف رشته کوههای البرز و دریای کاسپین(خزر) سبب گردیده تا جنگلهای شمال ایران تا کنون از انقراض نجات پیدا کنند.
هیچ موسسه بین المللی و یا کارشناسی نتوانسته و نمیتواند حتی برای یک گونه از درختان این جنگلها ارزش قیمتی تعیین کند؛ درختان راش، افرا، انجیلی(عروس جنگل)، نَم دار(که زنبوران عسل بعنوان حامیان و ستون اصی حامی محیط زیست، علاقه خاصی به آن دارند)، و یا سُرخدار که بعنوان یکی از ارزشمندترین گونه های درختی که متاسفانه در فهرست گونههای در حال انقراض قرار گرفته از خانواده هیرکانی هستند؛ از طرفی طبق آمار خود مسولان، بصورت ماهانه حدود هزار و چهارصد تن درخت از همین جنگلهای ارزشمند فقط به سمت استانهای همجوار خصوصا مازنداران قاچاق می شود.
علت اصلی دلسوزان این میراث طبیعی در پیگیری ثبت جهانی، امیدواری برای کاهش خسارت و دست به دامان دنیا شدن بود!
اینکه سه مسول محلی حالا با هر نیتی تصمیم میگرند، بدون هماهنگی با مقامات و نهاد مسولِ مربوطه تشریف ببرند از بخشی از یک میراث طبیعی جهانی که از طرف یک نهاد بین المللی ثبت شده ، بازدید کنند یعنی بازتاب یک فاجعه؛ به هیچ عنوان قابل درک نیست که نهادهای مسئول در این رابطه دقیقا کجا ایستاده اند؟! به عبارتی، اوج یک رفتار پوپولیستی را نظاره گر هستیم.
اما گویا بعد از گذشت دو سال از صدور شناسنامه بین المللی برای جنگلهای هیرکانی، اوضاع رو به بهبود که نرفته، چشم انداز امیدوارکنندهای هم نمیتوان متصور بود. ابتدا فضا برای فعالین محیط زیست را امنیتی کردند، بعد خودشان با این خیال که هر کاری و هر تصمیم پوپولیستی را می توانند در این خصوص اتخاذ کنند!
چطور امکان دارد یک بخشدار و یکی قاضی به همراه مسول دفتر یک نماینده مجلس و یا هر مسولی بدون در نظر گرفتن تبعات این رفتار وارد یک سایت جهانی شود؟
جاده ای که مورد بازدید این مسولین قرار گرفت، همان جاده ای است که دو سال قبل از ثبت توسط یونسکو، برخی افراد سودجو در تلاش برای تسطیح آن بودند. که فعالین محیط زیست منطقه و رسانههای شجاع به شدت در مقابل شان ایستادگی کردند و جلوی ساخت آن جاده را گرفتند.
رئیس حوزه قضایی کرگانرود لیسار تالش مطمئنا میداند که مراقبت از این جنگلها خصوصا جنگلهای همان منطقه، هزینههای سنگین و در برخی موارد غیرقابل جبرانی به دنبال داشته است؛ در یک مورد بصورت بسیار ناجوانمردانه یکی از جنگلبانان منطقه را به شهادت رساندند.
این مسولین با چه رویی پا در آن جاده غیرقانونی گذاشتند وقتی هنوز بعد از19 سال خانواده شهید رشید غفاری در انتظار دستگیری و مجازات قاتلین آن بزرگ مرد هستند؟!
بخشدار، رئیس حوزه قضایی کرگانرود لیسار و مسول دفتر نماینده شهرستان تا چه حد پیگیر آن پرونده بودند و دین و مسولیت خودشان را ادا کردند که اینگونه بی محابا در آن سایت جهانی که هنوز بوی خون می دهد، قدم می گذارند؟!
حضور ایشان در این سایت، نمک ریختن بر زخم نه تنها خانواده ایشان که کم لطفی در حق این جنگلهای ارزشمند بود که نهایت کج سلیقگی مدیریت این پدیده جهانی را به نمایش گذاشت و خدا می داند باید انتظار چه بی مهری هایی را در خصوص این موزه طبیعی جهانی داشته باشیم!
از طرفی نمی توان تمام تقصیر را به طرف این سه مسول نشانه رفت؛ چرا که خانه متولیان داخلی حفاظت از این جنگلهای خاص خصوصا اداره میراث فرهنگی از پابَست مشکل دارد.
دو سال از ثبت جهانی گذشت و هنوز بحث بودجه اختصاصی یونسکو برای این جنگلها مشخص نیست. طبق گفته مسولین مربوطه پولی از یونسکو دریافت نشده ، که به نظر می رسد، طبیعی باشد!
چرا که هیچ طرحی مستند برای حفاظت از این جنگلها از طرف اداره میراث فرهنگی کشور برای یونسکو ارسال نشده. شاید الزامی بر یونسکو در خصوص تخصیص بودجه نباشد، اما در پیگیری این مهم چه اقداماتی انجام شده؟ چرا همه این سومدیریت ها، کم کاری ها، تخریب های جنگل را متکی کرده اند بر بودجه احتمالی این سازمان بین المللی که در این زمینه هم کم کاری کردند!
از طرفی، اعتبار معنوی و جلب توجه جهانی برای این اثر جهانی فرصت کم نظیری در اختیار مسولان قرار داده است که به نظر می رسد، با این رفتارهای عوامفریبانه فرصت سوزی جبران ناپذیری را هم باید منتظر بنشینیم!
ثبت جنگلهای هیرکانی کشور ما در سازمان جهانی یونسکو، تعهد بیش از 190 کشور عضو را جهت مراقبت از آن به دنبال خود دارد؛ و هر گونه خسارت و عدممراقبت صحیح مسولین و متولیان داخلی از این میراث باستانی می تواند جریمهها و تبعات سنگینی برای کشور ما در پی داشته باشد.
نرسد آن روزی که، سپردن مسولیت یک اثر جهانی(نه کل جهان) به مدیران داخلی، مصداق در اختیار قرار گرفتن شیرفلکه کپسول اکسیژن آن پیرمرد بیمار در فیلم اصغر فرهادی به دست آن کودک باشد!