به گزارش گیلان صدر، طاها عبداللهی در مرور نوشت: خبر دست اندازی به جنگلهای گیلان چیز تازه ای نیست، اما پس از توقیف محموله ۲۰ تنی چوب در آستارا همه به چنین خبرهایی حساس شدهاند. این بار خبرها حکایت از حمله به ۲ قروق بان تالشی دارد. اما واقعیت چیزی بیشتر از خبرهای منتشر شده است.
این قروقبانان از کارکنان بومی واحد منابع طبیعی جوکندان بخش مرکزی تالش هستند که در روستاهای اطراف زندگی میکنند. طی گشت زنی ۵ نفری حوالی ساعت ۱۱ سه شنبه شب هفته گذشته(۹ دی) ۲ نفر از قاچاقچیان همین منطقه را هنگام انتقال محموله چوبهای بریده شده قاچاق دستگیر کرده و ۲ راس قاطر و یک دستگاه اره موتوری همراهشان را در جنگل توقیف میکنند.
قاچاقچیان نخست تلاش میکنند تا با تطمیع آنها محموله توقیفی را پس بگیرند. این در حالی است که قروقبانان با وضع استخدامی قراردادی و حقوق ماهیانه ۲ میلیون و ۷ صد هزار تومان در ماه روزگار میگذارنند و گاهی تا چند ماه حقوقشان را دیرتر از موعد دریافت میکنند. اما آنها پاکدست هستند و نان حلال بر سفره میبرند و به همین دلیل چنین پیشنهادی را نمیپذیرند. قاچاقچیان پس از مقاومت ماموران در مقابل پیشنهاد آنها میپذیرند تا ضمن همکاری تا ساختمان واحد منابع طبیعی بروند و محموله را تحویل دهند.
قاچاقچیان که نقاط آنتن دهی تلفن همراه درون منطقه را میشناند، پس از طی مسیر چند کیلومتری در جنگل تا واحد جنگلبانی، با همدستان خود ارتباط برقرار میکنند.
اما گروه ۴ نفره حافظان جنگل حوالی ساعت یک بامداد چهارشنبه ۱۰ دی، در نزدیکی جاده خاکی و بقعه قدیمی روستای ترک محله جوکندان تالش با کمین ۳ نفر از همدستان غارتگران جنگل غافلگیر میشوند.
شاید باورش هم سخت باشد اما شغل قروق بانی فقط یک دست لباس استتار جنگلی رنگ و رو رفته و یک جفت پوتین مشکی دارد و با اینکه ضابط دادگستری هستند اجازه حمل هیچ گونه سلاح و دستبند را ندارند و حتی اجازه مقابله به مثل هم برای آنها تعریف نشده است.
دستگیرشدگان شده به محض مشاهده دوستان خود با قروق بانان درگیر میشوند که طی این درگیری هر ۴ نفر مضروب و مجروح میشوند. ابتدا «حسن ره انجام» قروقبان ۵۴ ساله که افسار قاطرها را گرفته بود و پیشاپیش حرکت میکرد با ضربه چوبدستی یکی از مهاجمین به سرش نقش زمین میشود. ضربه دیگری به دست وی میزنند تا افسار قاطرها را رها کند و بار چوب را فراری میدهند. همین ضربه موجب شکستگی دست وی شده و زیر دست و پای قاچاقچیها کتک میخورد که دنده هشتم سینه وی نیز میشکند.
بررسی ها و روایت محلیها نشان میدهد، «کریم شفقتی» دیگر قروقبان مجروح نیز با ضربات مشت به سر و صورت و چوب به کمر و پشت نقش بر زمین میشود. همچنین گلوی ۲ قروبان باقیمانده را با دست میفشردند تا آنها را خفه کنند. قاچاقچیان زمانی که متوجه بیهوشی حسن ره انجام میشوند با تصور مرگ وی از صحنه میگریزند. سرانجام پیکر نیمه جان وی با آمبولانس به اورژانس بیمارستان شهید نورانی تالش منتقل میشود و به گفته کادر درمان این بیمارستان چنانچه استفراغ نکرده بود به دلیل ضربات به سر و خطر خونریزی جان خود را از دست میداد. کریم شفقتی دیگر قرقبان را نیز درون آمبولانس با وی همراه میکنند و هر دو با تنی مجروح در گوشه بیمارستان بستری میشوند. دو قرقبان دیگر هم که دست و پایی زخمی داشتند وضعیت جسمی آنها به نسبت بهتر است.
شفقتی پس از ۲ روز بستری، پنج شنبه از همین بیمارستان مرخص میشود و هنوز کبودیهای این ضرب و جرح در او نمایان است. اما حسن رهانجام، قروق بان ۵۴ ساله را به دلیل شکستگی استخوان و خونریزی داخلی به بیمارستان پورسینای رشت اعزام میکنند که وی نیز روز پنج شنبه مرخص شده ولی فرآیند درمان وی در بیمارستان ولایت رشت از روز شنبه دنبال میشود و هزینه های درمان گریبان این مرد وظیفه شناس را گرفته است. البته مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری گیلان با اعزام کارکنان خود پیگیر ماجرای بستری وی شده است.
شاید باورش هم سخت باشد اما شغل قروق بانی فقط یک دست لباس استتار جنگلی رنگ و رو رفته و یک جفت پوتین مشکی دارد و با اینکه ضابط دادگستری هستند اجازه حمل هیچ گونه سلاح و دستبند را ندارند و حتی اجازه مقابله به مثل هم برای آنها تعریف نشده است.
اما حکایت قاچاقچیهایی که با خیالی آسوده به جان جنگل افتادهاند در نوع خود بسیار جالب است. آنها پس از کتک کاری با خیالی آسوده بار چوب را در محوطه خانه یکی از همکاران که هویت وی شناسایی شده تخلیه میکنند.
توضیحات این مقام دولتی بسیار ملال آور است. دادیار رسیدگی کننده به پرونده همان قاضی کشیک همان شب است که قرار است دستور قضایی را روز شنبه ۱۳ دی صادر کند.
نیروهای یگان حفاظت اداره منابع طبیعی تالش به روستای محل حادثه میرسند تا ضمن دستگیری تعدادی از آنها الوارهای برش خورده را توقیف کنند و مامورین پلیس از پاسگاه جوکندان نیز با آنها همراه میشوند. با اینکه فرماندهی یگان حفاظت تالش از قاضی کشیک دادگستری تالش درخواست حکم بازرسی منزل متهم را مطرح کرده اما این مقام مسوول چنین دستوری را صادر نمیکند. قروبانان کتک خورده با لباسی پاره و صورتهایی زخمی و پیش از طلوع آفتاب نزد وی میروند تا قاضی کشیک با مشاهده وضعیت آنها دستور قضایی را صادر کند اما باز هم به در بسته میخورند.
آرش شادپور رییس منابع طبیعی تالش با تایید موضوع میگوید: شکایت از افراد مظنون حمله به قروقبانان از روز چهارشنبه آغاز شده و اباصلت جهانگیری دادستان تالش نیز قول همکاری برای رسیدگی به ماجرا را داده است. شکایت این اداره بابت حمله به پرسنل و افراد مجروح شده به شعبه ۴ دادیاری واگذار شده تا ضمن تحقیق از درستی ماجرا متهمین را به دادسرا احضار کند. البته تا پایان وقت اداری پنجشنبه ۱۱ دی ماه، دستوری پیرامون بازداشت آنها صادر نشده و منتظر اقدام در این زمینه هستیم.
توضیحات این مقام دولتی بسیار ملال آور است. دادیار رسیدگی کننده به پرونده همان قاضی کشیک همان شب است که قرار است دستور قضایی را روز شنبه ۱۳ دی صادر کند.
قاچاقچیان آثار جرم خود را پاک کرده، چوبها را فروخته اند و شب جمعه با خیال راحت سر بر بالین گذاشته و در خواب ناز شب را به صبح رساندهاند تا شنبه موعود فرا برسد. شاید در غیاب قروق بانان مجروح محموله دیگری را بارگیری کرده و انتظار سفارش جدید را میکشند. این در حالی است که قروق بانان مجروح تالش روی تخت بیمارستان و خانه از درد رنج میبرند و خانوادههای نگران آنها همچنان غصه میخورند.
حکایت جنگلهای هیرکانی نبرد نابرابر قاچاقاچی در برابر جنگلبان و قروقبان است. بخصوص اینکه یکی از فازهای سایت جنگل هیرکانی ایران(ثبت شده در یونسکو) در منطقه حفاظت شده لیسار در محدوده اداری واحد منابع طبیعی جوکندان تالش و محل درگیری قرار دارد. حمله خشن اخیر علیه کارکنان منابع طبیعی تالش نخستین مورد این چنینی نیست و با رویه موجود دیگر انگیزهای برای صاحبان این شغل باقی نمیماند.
جنگلبان رشید غفاری از کارکنان واحد منابع طبیعی جوکندان تالش تابستان ۱۳۸۱ در روستای قلعه بین و خانه خود با گلوله سلاح شکاری و مقابل چشمان همسر و فرزندانش هدف قرار گرفته و لحظاتی بعد کشته شده است. ربابه علمی همسر وی و چهار دخترش همچنان پیگیر پرونده قتل همسر و پدر خود هستند و هر بار که نام جنگل و جنگلبان را میشنود تنشان میلرزد و استرس سراسر وجودشان را فرا میگیرد. حال و روز خانواده جنگلبان و قروق بان را آنها بهتر از هر کسی میفهمند و برای معرفی قاتل به در بسته خوردهاند.