گیلان صدر، بقلم: علیرضا قانع/ اگر ما خواهان این هستیم که شهرمان به دروازههای توسعه، ترقی و پیشرفت دست یابد، باید نگاهمان را به شهر و توسعهی شهری تغییر دهیم.
در جایی خواندم که یک جهانگرد به شهری کوچک در قاره اروپا سفر کرد. شهری که کمتر جهانگردان به آن سفر میکردند و کمتر مورد توجه قرار گرفته بود.
در حین سفر با یکی از اهالی آن شهر کوچک آشنا و همکلام شد. این شهروند انقدر با جهانگرد، مهربانی و خوشرفتاری کرد که در طول اقامت مرد جهانگرد خیلی به او خوش گذشت.
شهروند مورد نظر همه جای شهر را به جهانگرد نشان داد و در هر نقطه توضیحات لازم را هم برای او تا حد امکان ارائه میکرد.
این ماجرا گذشت تا اینکه جهانگرد به کشور خود بازگشت. بلافاصله شروع نوشتن کتابی در باره شهر کوچک سفر کرده و برخورد مهربانانه ساکنانش با جهانگردان نوشت.
وی در کتاب خود به مواردی اشاره کرده بود که بیشتر به خصوصیات رفتاری و حسن برخورد شهروندان آن شهر با جهانگردان سخن گفته و کمتر به دیدنیها و مناظر شهر اشاره شده بود.
طولی نکشید از از نقاط دور و نزدیک کشورهای دیگر جهانگردان بسیاری به شهر کوچک مورد نظر سفر کردند، اقتصاد شهر بهبود یافت و واحدهای بومگردی، فروش خوراکیهای بومی و محلی، حضور در اماکن دیدنی شهر و… با جمعیتی کثیر از جهانگردان مختلف روبهرو شد و معیشت و اقتصاد خانوادههای آن شهر دستخوش تحول گردید.
لازم به گفتن است که آن جهانگرد تنها با یک شهروند شهر کوچک صحبت کرده و همکلام شده بود.
بنابر این نوع نگاه ما به شهر و اینکه چگونه آن را تعبیر و تفسیر میکنیم در آینده و پیشرفت شهرمان تاثیر دارد.
اگر ما خواهان این هستیم که شهرمان به دروازههای توسعه، ترقی و پیشرفت دست یابد، باید نگاهمان را به شهر و توسعهی شهری تغییر دهیم.
اینکه تنها به فکر توسعه شهر باشیم اما در رفتار و گفتار طوری دیگر عمل کنیم نه تنها رفتاری منطقی نیست بلکه درست عکس برنامههای توسعهای شهر خواهد بود.
یادمان باشد که اقتصاد شهرمان با ورود گردشگران میتواند متحول شود و حضور و ورود گردشگران هم به شهرمان دقیقاً به رفتارها و برخوردهای اجتماعی که از خود بروز میدهیم مرتبط است.
*مدیر ارتباطات و امور بینالملل شهرداری رشت