اختصاصی/ گیلان صدر/ گزارش اجتماعی/ مهتا صدری
مدتی است افزایش محسوس متکدیان زن توجهم را جلب کرده است. افزایش تعداد دستفروشها، آگهی های متعدد درخواست کمک از خیرین برای جمع آوری پول نقد در فضای مجازی، افزایش فعالیت گروه های جهادی برای رسیدگی به محرومین و بی سرپناهان و… همگی نشان از اوضاع اقتصادی بد مردم دارند. بسیاری از این افراد کسانی هستند که سابق بر این، توان مالی برای پرداخت پول پیش خانه های خود را داشته اند اما اجاره ها افزایش پیدا کرده، پولشان روز به روز بی ارزش تر شده است و دیگر توان تهیه خانه برای خود را ندارند.
در این میان، اعلام خبر انعقاد قرارداد شهرداری با یکی از موسسات برای به عهده گرفتن امور سامانکده و گرمخانه شهرداری برای پیگیری و تهیه گزارش وسوسه ام می کند.
علی محجوب، مدیر عامل سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری رشت، در ابن خصوص میگوید وظیفه جمع آوری متکدیان و تامین مکان برای نگهداری موقت آنها بر عهده شهرداری است، اما به دلیل شرایط خاصی که بر این مراکز حاکم است، موسساتی که اداره این مکانها را برعهده می گیرند، باید اهلیت و تجربه کافی داشته باشند. به همین دلیل، با پیشنهاد مدیرکل بهزیستی گیلان، اقدام به عقد قرارداد به صورت ترک تشریفات با موسسه فضیلت (کوشش) کردیم و همه امور سامانکده و گرمخانه شهرداری رشت طی این قرارداد به آنها واگذار شد.
محجوب از فعالیت گشت های روزانه این موسسه با عنوان “گشت فوریت های اجتماعی”، از مهرماه امسال در سه شیفت با حضور یک روانشناس، یک راننده و یک مسئول برای جمعآوری متکدیان خبر میدهد و میگوید: امکانات فراهم شده توسط این موسسه با وضعیت قبل قابل مقایسه نیست. با نگاهی به عکسهای قبل و بعد سامانکده هم میتوان فهمید که در این مکان تغییرات خوبی ایجاد شده. ظروف مناسب غذا و غذای گرم، دوش آب گرم، پزشک آنکال، پیگیری های امور قضایی و درمان و کلیه خدمات مددکاری برقرار است.
اسکندری را همه افراد خانه به خوبی میشناسند و مدام صدایش میکنند و هرکدام درخواست هایی دارند. فضا کوچک است و اتاق های تو در تو تهویه ای ندارند. عده ای روی تخت های دو طبقه خوابند، برخی با دیدن ما دورمان جمع میشوند. یکی از آنها از او میخواهد مجددا با خانواده اش تماس بگیرد که بدنبالش بیایند. یکی دیگر صدایم میکند و میگوید او از بیمارستان شفا آمده است و حال خوبی ندارد. به نظر میرسد در گرمخانه اغلب جوانند و تقریبا همگی اعتیاد دارند. طبیعتا با مشکلات روحی بسیاری هم سرو کار دارند.
با این روانشناس شاغل در سامانکده در همان محل گفتگو کردم. او میگوید: بعضی از آنها تمایلی به سرپناه ندارند و عامیانه می گویند که می خواهند” دار و درختها را ببینند”. او که هفت سالی ست با این موسسه همکاری دارد، اضافه میکند: گاهی این مقاومت برای آمدن به گرمخانه تا جایی ست که برای کارکنان گشت جمع آوری، چاقو می کشند و ما را تهدید می کنند.
او نقش تبلیغات رسانه ای را بسیار موثر میداند و اضافه می کند: افراد بیسرپناه و متکدیان از طریق سامانه ۱۳۷ با اطلاع مردمی یا از طریق گشت، شناسایی و به گرمخانه منتقل میشوند. در مدت کوتاهی که فعالیت گرمخانه رسانه ای شده، تماسهای بسیاری از سوی مردم داشتهایم. تنها در یک روز، حدود ۲۵ بی خانمان را از سطح شهر جمع آوری کردیم. مردم بسیار پیگیر هستند و حتی پس از انتقال فرد بی سرپناه، مجددا برای پیگیری وضعیت او تماس می گیرند. در این مدت برای اولین بار از طرف اداره بهداشت هم به این مرکز آمدند و یک مرحله واکسیناسیون کرونا نیز برای این افراد انجام شده اما در شهر رشت، مردم هنوز بهقدر کافی سامانکده را نمیشناسند.
مرکز، شامل یک سامانکده و یک گرمخانه است. در گرمخانه افراد اغلب از ۸ صبح تا ۸ شب بیرون از خانه کار می کنند و شب باز می گردند. در سامانکده، افراد به مدت سه ماه نگهداری می شوند. روزی سه وعده غذای گرم میخورند، غربالگری، واکسیناسیون، استحمام، پوشاک، خدمات پزشکی و پیراپزشکی، پیگیری امور خانوادگی و در کل خدمات مددکاری و روانشناسی و…برای آنها انجام می شود. هر شیفت یک مسئول، یک روانشناس و سه خدماتی دارد.
اسکندری میگوید: طی دوماه حضور گشتهای ما در خیابان، حدود ۲۰ زن متکدی از خیابانها جمع آوری کردیم که آمار زیادی محسوب می شود. در واقع خانوادهها با این فکر که این زنها میتوانند خرج خود را بیرون بیاورند، آنها را به خیابان میفرستند اما خوشبختانه در همه موارد خانواده ها بدنبالشان میایند و تعهد می دهند و آنها را با خود می برند.
او تاکید می کند: مشکل بسیاری از این افراد شغل است. کمک خیرین نباید الزاما نقدی باشد. پیشنهاد شغل، خدمات پزشکی و لباس، کمک های پزشکی و… از سوی خیرین میتواند بسیار راهگشا باشد. خودشان هم میتوانند پیش قدم شوند، به مرکز بیایند و محل نگهداری این افراد را از نزدیک ببینند و نیازهای آنها را بررسی کنند. این افراد با کمک خیرین میتوانند به زندگی بازگردند. همه کارتن خوابها بزهکار نیستند. کارتن خواب شهروندی است که بخاطر شرایط زندگی اش شغل و سرپناه ندارد بنابراین به کارهایی مانند دزدی و فروش مواد مخدر روی آورده است.
در هنگام صحبت با اسکندری، توجهم به یکی از ساکنین گرمخانه جلب شد. با او به صحبت نشستم میگفت: بعد سه سال از زندان آزاد شده ام و با هماهنگی خانواده ام به اینجا آمدهام. فعلا بیکارم و به نظافت و خدمات در این مرکز کمک می کنم. اما ارثی به من رسیده. نهایتا برای سه ماه میتوانم در اینجا بمانم. یک دختر و همسر داشتم و برایشان خانهای اجاره کرده بودم. اما همسرم از من جدا شد. در زندان پول رهن خانه ام را خرج کردم. حضانت فرزندم را بعد جدایی به همسرم دادم. با یک اشتباه سه سال از زندگیم از دست رفت. اما با خودم عهد کردم زندگی جدیدی را شروع کنم.
اسکندری میگوید: تقریبا همه متکدیان و کارتن خوابها اعتیاد دارند و بر طبق قانون، معتادین متجاهر که فاقد سرپناه هستند ، باید ذیل ماده ۱۶ اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر توسط بهزیستی و نیروی انتظامی در مراکز مخصوص و کمپ های ترک اعتیاد ساماندهی شوند اما ظرفیت آن مراکز نیز تکمیل شده و جایی برای پذیرش جدید ندارند؛ پس مجبور به نگهداری این افراد در این مرکز هستیم.
برای پیگیری این قضیه، به سراغ علیزاده، معاون اجتماعی سازمان فرهنگی شهرداری رشت رفتم. او میگوید: با پیگیری های انجام شده و تاکیدات مقام قضایی، همکاری بهزیستی و شهرداری رشت به زودی بهزیستی دو سوله خود را در اختیار افراد ماده ۱۶ قرار می دهد. شهرداری نیز با اختصاص اعتباری بالغ بر دو میلیارد تومان که در شورا تصویب شده و به زودی انجام خواهد شد، برای ایجاد ظرفیت بیشتر کمک خواهد کرد. با این اتفاق، ظرفیت این مرکز از ۵۰ نفر به ۲۵۰ نفر افزوده می شود.
علیزاده میگوید: مشکل ناهماهنگی میان نهادها وجود دارد و برای ساماندهی بیسرپناهان و خدمات مددکاری مشکلاتی وجود دارد که برای حل آن نیاز به عزم جدی همه نهادهای متولی است. پیگیری امور این افراد یک تا سه ماه برعهده ماست و پس از آن این افراد، باید برای تعیین وضعیت به بهزیستی ارجاع داده شوند و ساماندهی شوند. ضمن اینکه برای پذیرش و نگهداری افراد بالای شصت سال در این مراکز و پذیرش افراد زیر ۴۰ سال ساکن سامانکده، باید چارهاندیشی شود.
او ادامه داد: متولی سامانکده فرمانداری رشت است. اما فرمانداری ها فقط نفش نظارتی دارند. هماهنگی بین دستگاه ها، با آنهاست و باید حساسیت بیشتری داشته باشند تا گرههای کور این قضایا باز شود.
از علیزاده در خصوص آماری از تعداد متکدیان و کارتن خوابهای رشت پرسیدم اما آماری ارائه نکرد. با مراجعه به قانون متوجه شدم در ماده ۱۰ آیین نامه، وزارت کشور وظیفه دارد یک نظام آماری متمرکز ثبت و دسترسی آنلاین به سوابق متکدیان ایجاد کند. پس با خوارزمی، معاون سیاسی اجتماعی فرمانداری رشت تماس گرفتم. اما او مرا به فرماندار رشت حواله داد و البته یادآوری کرد که در حال حاضر مجموعه فرمانداری درگیر سفر رییس جمهور است! البته به این نکته هم اشاره کرد که اگر هم آماری بدست من رسیده باشد، در حال حاضر در دسترسم نیست. این یعنی اینکه هنوز هیچ کس حتی حضور ذهن ندارد که چند کارتن خواب در این شهر زندگی میکنند!
بنابراین بنظر میرسد کارتنخوابهای محترم باید حداقل تا زمان بازگشت رییس جمهور به تهران منتظر بمانند و تا اطلاع ثانوی هر کس هر جا که هست به خواب خودش ادامه بدهد…