اختصاصی/گیلان صدر، مهتا صدری: عمارت دانشسرای رشت، عمارتی با ۱۲۰ سال قدمت، در فهرست بناهای میراثی کشور ثبت شده است. این عمارت تنها بعنوان یک نمونه از نشانه های هویتی مردم گیلان، مدتی ست که مجددا مورد توجه رسانه های گیلان قرار گرفته است.
این بنا که همواره مورد کم لطفی میراث فرهنگی گیلان بوده، هم اکنون به جهت فروریختن بخشی از سقف آن مورد توجه برخی از کنشگران هویتی و فعالان اجتماعی قرار گرفته است و بسیاری از شهروندان برای جلوگیری از آسیب های بیشتر، در صدد ایجاد کمپین مردمی به منظور ایجاد سقف موقت برای این بنا هستند زیرا به نظر میرسد در صورت بارش برف در زمستان در پیش، دیگر این بنا، توان مقابله با این فشار را نداشته باشد و شاهد فرو ریختن کامل آن باشیم.
همان موضوعی که هفته گذشته، در جلسه ای که با عنوان ” بررسی موانع و مشکلات میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گیلان”، به ریاست فرماندار و حضور دو تن از نمایندگان مجلس، در محل فرمانداری رشت، برگزار شد، مدیر کل جوان میراث فرهنگی گیلان نیز با اشاره ای در خصوص آن گفت: ” در حال حاضر شاهد تخریب عمارت دانشسرای رشت هستیم. ما با بخش خصوصی تصمیم گرفتیم با کمک مردم این عمارت را مرمت کنیم”.
اینکه آیا تاکنون در این خطه، وجود بنایی در فهرست آثار میراثی، وظیفه ای به جهت حفظ و نگهداری آن برای میراث فرهنگی گیلان ایجاد کرده است یا خیر را باید در وضعیت نابسامان و در حال تخریب ابنیه تاریخی دیگر این استان بررسی کرد و جالب اینکه همچنان مدیران ما به دلیل آنچه عدم تخصیص اعتبارات و کمبود بودجه گفته میشود، مرمت ابنیه تاریخی را به حال خود رها کرده و در نهایت هم در انتظار کمک های مردمی هستند یعنی جمع آوری پول از مردمی که خود درگیر انواع مشکلات معیشتی هستند، برای نگهداشت و احیای آنچه که وظیفه ذاتی این سازمانهاست، نه مردم.
جالب تر آنکه شنیده هایی که این پایگاه خبری خود راسا نمیتواند صحت و سقم آن را تایید کند، حاکی از آن است که بخش زیادی از اعتبارات این اداره کل، در تابستان سال جاری، به وزارتخانه برگشت داده شده است. اتفاقی که در صورت صحت، با وجود شرایط بحرانی ابنیه تاریخی و پروژه های عمرانی میراث فرهنگی ( فقط بعنوان نمونه و فارغ از وظایف دیگر این اداره کل ) در این استان عین فاجعه است.
منابع اندک تخصیصی برای این سازمان طبیعتا قابل انکار نیست اما برگشت دادن این اعتبارات آنچنان غیرقابل هضم است که منتظر خواهیم شد تا مدیران این سازمان در خصوص صحت و سقم آن به افکار عمومی پاسخ دهند زیرا؛ اندک نشانه های باقیمانده هویتی در حال فروپاشی ما، جان آن را ندارند که در انتظار مدیرانی با کفایت بمانند که به جای اینکه با چنگ و دندان به دنبال سرمایه گذار بوده یا برای مرمت و احیای آنها جذب اعتبار کنند، مشغول سیاسی بازی و خودشیرینی نزد مقامات بالادست خود باشند.
در این شرایط، شنیده میشود حلاج پور، سخت بدنبال جابجایی مدیران شهرستانی است. باید پرسید جابجایی مدیران که گفته میشود تماما با نظر نمایندگان جدید مجلس صورت میگیرد، چه گره ای از کار فرو بسته این سازمان مهم که باید پاسدار ریشه های هویتی گیلانیان باشد، بازمیکند؟
همه اینها در حالیست که چند ده نفر از کارشناسان این اداره کل در سراسر شهرستان ها، بیش از شش ماه است که حقوق دریافت نکرده اند و از تامین حداقل نیازهای معیشتی خود عاجزند و حتی هیچ فکری برای تبدیل وضعیت آنان صورت نگرفته است.
ابهام اینجاست که چگونه وضعیت استخدامی افرادی با سالها سابقه فعالیت و تخصص و تحصیلات تکمیلی مرتبط، بصورت قرار دادی است اما جوانی که ( با حکم مشاور جوان یکی از مدیران کل اسبق این اداره که خود با شائبه های فراوان کاری از این سمت برکنار شد) شنیده میشود با توصیه ها و رایزنی های یکی از بستگان خود که از سران اصلاحات در گیلان است و در رساندن مدیر کل به این جایگاه نیز نقش آفرینی کرده است، اکنون ظرف مدت کوتاهی استخدام رسمی این اداره شده و چندین سمت نیز دریافت کرده است. این در حالیست که وضعیت کارشناسان کارآزموده این اداره کل به حال خود رها شده و اقدامی برای تبدیل وضعیت آنان و حتی تبدیل وضعیت فرزندان ایثارگران شاغل در این اداره صورت نگرفته است. ( البته بگوش میرسد همچنان این مدیر کل اسبق در تمام تصمیم گیری های این اداره کل نقش آفرینی میکند.)
جبار کوچکی نژاد نماینده مردم رشت در مجلس نیز در جلسه مذکور فرمانداری، اظهارات قابل تاملی داشت و خطاب به حلاج پور به مورد بجایی اشاره کرد. وی جذب منابع و اعتبارات را مهارت و توانمندی مدیری قوی دانست. شاید مهم تر از آنچه که رسانه ها به آنها توجه میکنند و به قلم میآورند، حواشی این چنینی جلسات باشد و ایضا شاید بررسی بیشتر سوابق کاری و اجرایی حلاج پور بتواند یکی از دلایل مشکلات گیلان در این حوزه و برخی از تصمیمات خلق الساعه وی باشد.
آیا آنچه حلاج پور انجام میدهد را کسی جز او نمیتواند؟ کسی دیگر نمیتواند بنشیند در گیلان و منتظر معجزات الهی و کمک مردم برای انجام وظایف سازمانی خود باشد؟ تاثیر حضور ایشان به عنوان یک مدیرکل برای این استان جز جلب توجه مسئولین فرا دست خود تاکنون چه بوده است؟جالب اینکه وی که خود تنها با سابقه کار در حراست، در راس این چنین دستگاه پراهمیتی خصوصا برای مردم گیلان حضور دارد، دارای چند معاون است که آنها نیز مدتهاست در سمت خود جا خوش کرده اند. معاونینی که در خصوص آنها نیز نمیتوان به دستاورد خاصی اشاره کرد.
باید گفت مردم گیلان در حال حاضر، با مدیر کلی مواجه هستند که هنوز نمیدانند چگونه و با چه سوابقی به سمت مدیرکلی رسیده است. کسی که از کمبود اعتبار میگوید و اعتبارات استان را برگشت میزند( شنیده ها )، مدیری که منتظر است ابنیه تاریخی با جمع آوری پول مردم و کمپین مردمی اداره شوند و شهرداری دست بکار شود. مسئولی که پروژه های عمرانی میراث در زمان مدیریتش در شهرستانها متوقف شده اند، فردی که مدیریتش دارای شائبه های فراوانی همچون وجود تبعیض هایی در خصوص تخصیص اعتبارات میان شرق و غرب گیلان است. مدیر کلی در راس سازمانی که گفته میشود، اعتبارات لازم برای برخی شهرستانهایش بدون مشورت و صلاحدید مدیر شهرستان غیرلازم شمرده شده و تخصیص داده نمیشود و… شاید نمایندگان گیلان باید پیش از هر اقدامی برای حل مشکلات میراث فرهنگی استان به فکر رفع مانع مدیران سفارشی باشند.
پایگاه خبری گیلان صدر، در صدد است در آینده به صورت میدانی به تک تک پروژه های نیمه تمام عمرانی شهرستان ها ( تنها بعنوان نمونه ای از وظایف این اداره کل ) سرزده و از روند پیشرفت آنها گزارش تهیه کند.