اختصاصی/گیلان صدر،مهتا صدری: امروزه لزوم دقت و شناسایی افراد و جریانهای منافقی که در قالب انقلابی گری، با تزویر و ریاکاری و کاسبکارانه با شعارهای تند وحدت شکنانه بدنبال کسب منافع و مطامع فردی خود هستند؛ در میان صفوف انقلابیون اصیل و شناسنامه دار بر کسی پوشیده نیست. مراقبت و برخورد با این موضوع حساس و هوشیاری نهادهای نظارتی از جهت افزایش اعتماد عمومی و صیانت از حیثیت جریان های انقلابی و جلوگیری از ضربه به پیکره انقلاب به حدی دارای اهمیت است که میبایست هرگونه برخورد و مواجهه نهادهای نظارتی در این خصوص، بوضوح اطلاع رسانی شود.
اخیرا رفتار خلاف شئونات اخلاقی فرماندار لنگرود در محل کار و سپس ماجرای خلاف عفت عمومی رییس اداره ای در شهرستان آستارا که باعث جریحه دار شدن احساسات مردم گیلان شد و باقی اتفاقاتی که از گوشه و کنار کشور می شنویم، ضرورت و لزوم امر بمعروف و نهی از منکر بموقع ، توجه و مراقبت و هوشیاری انقلاببون را در خصوص افرادی که خود را حامی و تابع ارزشها معرفی می کنند، هشدار می دهد. این مدیران ذکر شده نیز همگی در صفوف اول نماز های جماعت شرکت کرده، در سخنرانی ها شعارهای تند و دندان شکن ارزشی سر می دادند و… اما در خلوت آن کار دیگر می کردند و سرانجام در عمل موجب وهن نظام جمهوری اسلامی در سطح دنیا شدند.
در همین راستا، شنیده میشود؛ مدیر روابط عمومی یکی از دفاتر نمایندگی ولی فقیه در گیلان که همواره با شعارهای تند انقلابی شناخته میشد، به واسطه سوء استفاده و نزدیکی با این دفتر (بدون اطلاع این مقام محترم ) ارتباطات گسترده ای ایجاد کرده بود و به دفعات با به کار بردن انواع الفاظ و تهمت ها و بهانه های واهی، سرمایه های پاکدست انسانی استان را زیر سوال برده و مغرور به ارتباطات پشت پرده خود با مسموم کردن فضا علیه مدیران، به اخاذی می پرداخت، با هوشمندی نهاد امنیتی، مجبور به استعفا شد.
گفته میشود؛ این فرد که گزارش های بسیار زیادی در خصوص روند ناثوابی که درپیش گرفته بود، از مدتها پیش بگوش می رسید و با سیمایی انقلابی، با مطرح کردن خود در مجامع مذهبی، خود را “امین” جریان انقلاب معرفی می کرد، سرانجام در هنگام دریافت رشوه از عوامل یکی از مسئولین معلوم الحال که پرونده مفتوح مالی نیز دارد، بازداشت شده و جهت حفظ مصالحی، به جای برکناری، مجبور به استعفا شده است.
لازم بذکر است؛ مدتها بود علت حمایت عجیب این فرد از برخی مسئولین معلوم الحال و در مقابل تخریب برخی از مدیران پاکدست ، با ابزارهایی که برای مسموم کردن فضا در دست داشت، موجب نگرانی دلسوزان نظام شده بود که سرانجام این گمانه زنی ها در خصوص علت تندروی ها و فشارهای این فرد به برخی مدیران و حمایت از مسئولینی که عملکرد بسیار پر شائبه ای داشته اند؛ به حقیقت پیوست.
اما نکته قابل توجه؛ سکوت و به حاشیه بردن موضوعی به این اهمیت توسط جریانهای اصیل انقلابی است که این مورد خود یک آفت جدی محسوب می شود . ایجاد حاشیه امن برای افرادی که سال هاست منافقانه و کاسبکارانه بدنبال منافع فردی خود هستند، چه معنایی می تواند داشته باشد؟ آیا ضرورت ندارد این جریان ها با بصیرت و درک حساسیت موضوع، با واکنش صحیح، معرفی و اعلام برائت از چنین افرادی، خطوط خود را از این قبیل خائنین که با ضریه زدن به اسلام و نظام به فکر سودجویی شخصی هستند و موجب خدشه دار شدن اعتماد مردم به نظام می شوند، جدا سازند؟
در پایان لازم می دانم در آستانه عید غدیر یادی کنم از مولای متقیان علی علیه السلام که بیماری اخلاقی نفاق را درد همیشگی انسانها و ملتها میدانست و منافق را خاری خلیده در جان گروه ها و اجتماعات بشری. ایشان سه نشانه برای منافق برمی شمرد: زبانش با دلش ، گفتارش با کردارش، و درونش با نمودش یکسان نیست.