گیلان صدر، امیر ناظمی، پژوهشگر حوزه سیاستگذاری فناوری: گرانشدن اینترنت و کاهش دسترسیها به آن، دو سوی یک واقعیت هستند و آن فقیرتر کردن یک جامعه است.
تصویر کلیشهای فقر
زمانیکه در مورد فقر صحبت میشود، تصویر سنتی ذهن ما بازمیگردد به کودک زبالهگردی که در سطلهای زباله جستجوگر هر چیز باارزشی میشود. این تصویر از فقر البته سادهانگارانهترین تصویری است که میتواند شکل بگیرد. کافی است آن کودک زبالهگرد را دنبال کرد تا رسید به باندها و گروههای تبهکاری که کودک را به بهرهگیری برای تفکیک و فروش پسماند واداشتهاند.
به عبارت دیگر در پس آن تصویر دلخراش کودک، تصویری وحشتناک از سیستمی مافیایی است که کودک را بهعنوان چرخدندهای کوچک از یک دستگاه مکانیکی بزرگ استفاده میکند. احتمالا آن کودک این زبالهگردی را بهعنوان یک شغل و نه بهعنوان ابزاری برای یافتن غذا میداند، شغلی که دستمزدش تنها یک غذای روزانه و جایی برای خوابیدن است.
آمارتیاسن اقتصاددان هندیالاصل مفهوم جدیدی از فقر را ارائه داد که «فقر قابلیت» یا «فقر چندبعدی» از آن برآمده است. او که به واسطه شناختاش از جامعه فقیر میتوانست درک عمیقتری از فقر را ارائه دهد؛ نشان داد فقر تنها دارای بعد اقتصادی نیست، بلکه فقر در آموزش یا فقر در دسترسی به زیرساختها، انواع دیگری از فقر هستند. در واقع این ابعاد چندگانه فقر است که منجر به بازتولید فقر اقتصادی میشود.
بهعبارت دیگر فقر در دسترسی به نظام آموزشی مناسب است که فقر اقتصادی را تحکیم و گاه برای گروههایی اجتنابناپذیر میکند. همین مطالعات بود که نوبل اقتصاد ۱۹۸۱ را برای او به ارمغان آورد.
فقر اینترنت
بر اساس مفهوم فقر چندبعدی است که میتوانیم امروز از مفهوم «فقر اینترنت» نیز صحبت کنیم. دسترسی محدود به اینترنت یعنی فرصتهای محدود برای یک جامعه. فضای مجازی که تصویر و نگاشتی از دنیای واقعی است، امروزه مکمل فضای واقعی ماست. بسیاری از فعالیتها، از پیگیری امور اداری که امروز در فضای مجازی به «دولت الکترونیک» شناخته میشود تا فعالیتهای اقتصادی که «اقتصاد دیجیتال» است، همه ترکیب پیچیدهای از دنیای واقعی و دنیای مجازی هستند.
فقر اینترنت در حقیقت مفهومی دوگانه است: از یکسو کاهش دسترسی به اینترنت یعنی افزایش نابرابری و افزایش فقر در بلندمدت. کسی که دسترسی به اینترنت ندارد، یعنی فرصت برابر برای دسترسی به محتوای آموزشی یا دسترسی به ابزار کسب درآمد ندارد. همین امر منجر به تشدید فقر او میشود.
اما از سوی دیگر فقر نیز منجر به کاهش استفاده از اینترنت میشود. شهروند فقیر، توانایی خرید ابزار اتصال به اینترنت (موبایل هوشمند یا تبلت یا کامپیوتر شخصی) یا خرید ترافیک اینترنت را ندارد و این امر او را در چرخهای از فقر محصور میکند.
به این ترتیب گرانشدن اینترنت و کاهش دسترسیها، دو سوی یک واقعیت هستند و آن فقیرتر کردن یک جامعه است.
دستکاری اینترنت و گرانشدن اینترنت، موتور تولید فقر
سیاستگذاری برای فقرزدایی نیز براساس دیدگاه آمارتیاسن، نیازمند سیاستهایی چندبعدی است. سیاستهایی که انواع مختلف فقر را هدفگذاری میکنند، از سیاستهای «عدالت آموزشی» گرفته تا سیاستهای توسعه زیرساختی. سیاستگذاری در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) نیز از این قاعده جدا نیست.
سیاستهای قیمتی و سیاستهای دسترسی به اینترنت، دو محور اصلی در کاهش فقر در دنیای امروز است؛ دنیایی که آینده را شکل میدهد. گزارش هفته گذشته شرکت پادرو نشان میداد که اختلالات اینترنتی در مرداد ۱۴۰۱ منجر به کاهش ۳۵درصدی بازدید و کاهش ۵۰ درصدی فروش در فروشگاههای اینستاگرامی شده است. سیاستهایی که در جهت تقویت فقر در جامعه شکننده امروز ایران است.
فروشگاه اینترنتی، فروشگاهی متعلق به طبقه متوسط و گاه کمتر برخوردار است. محدودیت در دسترسی او، یعنی از یکسو از بین بردن فرصت کسب درآمد و تشدید فقر و از سوی دیگر یعنی کاهش دسترسی به زندگی ارزانتر و بهرهمندی کمتر از محصولات بومی.
کاهش فقر نه با موعظه و توصیههای اخلاقی اجرا میشود و نه با فشار به نظام مالیاتی و ایجاد شکاف میان جامعه؛ کاهش فقر نیز مانند هر سیاست دیگری نیاز به دیدگاه سیستمی و چندبعدی دارد؛ و این همان چیزی است که امروز در فقداناش باید خون گریست.
ادامه سیاستهایی که تلاش دارند تا دسترسی به اینترنت را محدود کنند، به معنای افزایش کودکان زبالهگرد و افزایش شکاف طبقاتی است. این سیاستها هم امروز و هم فردای این جامعه را قربانی خواهد کرد.
.