اختصاصی/گیلان صدر: ماجرا از آن جا شروع شد که در نشست خبری با استاندار گیلان، یکی از خبرنگاران؛ شایعهای را بدون آنکه به طور جدی راستیآزمایی کند، مطرح کرد. پرسش او عملاً همان حرفی بود که پیشتر در شبکههای اجتماعی دستبهدست شده بود. همین بازتاب بیپشتوانه کافی بود تا ماجرا به سرعت رنگ رسمی به خود بگیرد و در تیتر رسانهها بنشیند.
این اولین بار نیست؛ ما پیشتر هم هشدار داده بودیم که رسانههای بینام و نشان یک طرف ماجرا هستند، اما فاجعه وقتی است که رسانههای رسمی استان هم سوار همین موجهای شایعه میشوند.
کافیست چند خبر را کنار هم بگذارید:
تیتر: «ورود گوشت آلوده به گیلان». متن همان خبر: «از ترخیص محموله جلوگیری شد و گوشت هرگز وارد بازار نشد».خب بالاخره مردم چه برداشتی کنند؟ گوشت آمده یا نیامده؟ آلوده بوده یا صرفاً برچسباش اشکال داشته؟ این همان بازی رسانهای است که با اعصاب مردم انجام میشود؛ تیتر وحشتآفرین، متن توجیهگر.
یک نمونه جالب دیگر: در شایعهها گفته شد گوشت مرجوعی در «رشت» توقف کرده است! نکته سادهای را نمیدانستند: رشت اصلاً گمرک ندارد. اگر قرار باشد محمولهای بیاید، یا در انزلی است یا در آستارا. این سطح از ناآگاهی خبرنگار و بازنشر کورکورانه توسط رسانهها چیزی جز بیاعتباری حرفهای بجا نمیگذارد.
دامپزشکی استان صریحاً اعلام کرده مشکل اصلی محمولهها «آلودگی میکروبی» نبوده؛ بحث برچسبهای غیرمجاز، تاریخ انقضای نزدیک، یا حتی خطای چاپگر روی بستهها مطرح بوده است. ولی رسانهها چه کردند؟ با ذوقزدگی نوشتند: «گوشت آلوده!» و به مردم اینطور القا کردند که گیلان تا آستانه بحران بهداشتی پیش رفته است.
در تمام این ماجرا یک چیز روشن بود: رسانهها بیشتر از آنکه دنبال سند باشند، دنبال جنجال بودند. یک طرف شایعهسازها و پیجهای زرد، یک طرف رسانههای رسمی که باید جلوی شایعه را بگیرند اما خودشان همصدا شدند و نتیجه؟ تناقض پشت تناقض. شایعه میگوید «رسوایی»؛ مسئول دامپزشکی میگوید «اقدام پیشگیرانه».
ماجرا ساده بود: یک محموله با ایرادات فنی وارد گمرک شد و جلویش گرفته شد.اما در روایت رسانهای، تبدیل شد به یک «بحران ملی بهداشت» با تیترهای دلهرهآور. انگار رقابتی در جریان است که چه کسی میتواند بیشتر ذهن مردم را به آشوب بکشد.
گیلان امروز نه فقط گرفتار سوءمدیریت در حوزههای مختلف است، بلکه گرفتار بحران اطلاعرسانی حرفهای هم هست. بحرانی که باعث میشود شایعه در کسری از ثانیه تیتر شود و واقعیت، لابهلای تکذیبهها دفن.
این همان چیزی است که گیلانصدر بارها هشدار داده: رسانه اگر خودش سوار شایعه شود، دیگر نه ناظر است و نه وجدان بیدار جامعه؛ بلکه تنها بخشی از همان بازی خطرناک با اعصاب مردم.