به گزارش گیلان صدر و به نقل از غیرمنتظره، دقیقاً چه چیزی جز عدلیه پناه آخر مردم است؟ اینکه یک کارگر برای احقاق حق خود به اداره کار که باید حامی حقوقش باشد پناه میبرد یک امر طبیعی است، اما قصورهای تعمدی در برخی پروندهها را چگونه میتوان پذیرفت؟!آنچه گفته میشود بر اساس پروندهای اظهر من الشمس است، پروندهای که تمامش مطالعه شده و ابهامات و رفتارهای عجیب افراد متعدد در این پرونده باعث شده آخرین پناه کارگر نیز برایش ناامن باشد، از همین رو راهی بهجز بازگو کردن این اتفاقات عجیب در رسانه جهت رساندن صدایش به گوش نهادهای نظارتی و حراستی وجود نداشته است.در یک پرونده عجیب که یک پای آن عضو سابق شورای شهر است، برادر رئیس اداره کار شهرستان بهعنوان وکیل این عضو سابق شورا در پرونده حضور دارد، این پرونده شامل اعمالنفوذهای فراوان این عضو شوراست که بهسادگی انواع رفتارهای فراقانونی از وی سر میزند.این پرونده آنقدر عجیب است که حتی ۵ روز پس از آخرین بررسی پرونده، یک نامه استعلام جدید وارد پرونده میشود که روند پرونده را بهغلط عوض میکند، نامهای که حتی به اولیهترین شکل ممکن نیز قابلاعتراض و رد شدن است، طبق قانون بعد از آخرین جلسه هیئت، طرفین اجازه ورود به پرونده را ندارند و فرصتی برای اعتراض نیست! یعنی درواقع کسی که خواب است را دیگر نمیتوان از خواب بیدار کرد…
حال در چنین شرایطی بهتر آن است عباس علیزاده مدیرکل کار، تعاون و رفاه اجتماعی با بررسی اقدامات زیرمجموعه خود در شهرستانها هرچه سریعتر به وضعیت این اداره کل رسیدگی کند، زیرا درصورتیکه پاسخی درست از این اداره به دست نیاید، قطعاً موضوع با توجه به حجم مستندات موجود از تخلفات صورت گرفته در روند بررسی پرونده به مراجع بالاتر ارجاع داده خواهد شد.
همچنین در پایان از نهادهای امنیتی، نظارتی، حراستی و قوه عدلیه درخواست میشود چنین موضوعاتی که تا این حد مشخص و عیان است مورد بررسی دقیق قرار بگیرد. گفتنی است مستندات کافی و وافی در این خصوص نیز در اختیار است که در صورت عدم توجه مدیرکل محترم به انتشار عمومی خواهد رسید.