اختصاصی/ گیلان صدر: بخش اول گزارش/ مقدمه: این اولین گزارش از یک پرونده سهقسمتی است که به بررسی نحوه حمایت شهرداری رشت از موکب «خُدّامالعتره» خصوصاً در ایام اربعین در کشور عراق میپردازد.
در ابتدا باید تأکید کنیم که هدف این گزارش هیچگاه مقابله با دین، عشق به امام شهید یا فعالیتهای معنوی و جهادی نیست. اما بهعنوان رسانهای که مسئولیت پیگیری شفافیت را دارد، وظیفه داریم نگاهی دقیق و انتقادی به نحوه مدیریت منابع عمومی و پاسخگویی نهادهای مسئول داشته باشیم.
وظایف شهرداری و ضرورت شفافیت هزینه کردها
وظایف شهرداری طبق قانون مشخص است: توسعه و نگهداری زیرساختهای شهری، فضای سبز، حملونقل عمومی، خدمات شهری، بهبود بافتهای فرسوده و توجه به مناطق محروم. با این حال، در سالهای اخیر شهرداری رشت مبالغ و امکاناتی فراتر از عرف به یک موکب خاص، خصوصاً در خارج از کشور، اختصاص داده است؛ اقدامی که پرسشهای جدی درباره انحراف از وظایف ذاتی شهرداری ایجاد میکند.
طبق نامه رسمی رئیس شورای شهر رشت، مبلغ یک میلیارد تومان از بودجه فرهنگی شهرداری به موکب «خُدّامالعتره» در کشور عراق اختصاص یافته است.
این موکب یک تشکل مردمی است و هیچگونه وابستگی سازمانی یا قانونی به شهرداری ندارد. در واقع، شهرداری نه حق مالکیت، نه مدیریت، و نه تأسیس موکب در خارج از کشور را دارد و صرفاً میتواند نقش تسهیلگر امور فرهنگی را ایفا کند.
اما اسناد و اطلاعات موجود نشان میدهد که سطح حمایتها از این موکب بسیار فراتر از نقش تسهیلگری است؛ از اختصاص نیرو و خدمات لجستیک گرفته تا بودجه مستقیم و حتی هماهنگیهای گسترده رسانهای!
این مبلغ در حالی از سوی شورا مصوب شده است که با یک حساب و کتاب ساده میتوان دریافت بودجه مصوب برای برپایی این موکب در کشور عراق و خدمات به زائرین، چندین برابر این مبلغ مصوب است.
پس باقی هزینهکردهای هنگفت این موکب از چه راهی تأمین میشود؟
شائبه فشار به پیمانکاران، مسیرهای پنهان تأمین مالی و امکان بهرهبرداریهای انتخاباتی و سیاسی
گزارشهای شفاهی، غیررسمی و قابلتأملی وجود دارد در این خصوص که بخشی از هزینههای موکب، از طریق فشار غیررسمی به پیمانکاران مناطق مختلف شهرداری تأمین میشود.به این صورت که از پیمانکاران خواسته میشود که در ازای گرفتن پروژه یا تسویهحساب، به نوعی در تأمین هزینههای موکب مشارکت مالی داشته باشند.
ضمن اینکه گفته میشود برخی چهرههای شناختهشده فعال در این موکب، کاندیدای بالقوه انتخابات پیشرو هستند.این مسائل زنگ خطر جدی فساد، رانت، و عدم شفافیت و مناسبات فسادزا را در ساختار مدیریت شهری به صدا درمیآورد و لازم است توسط نهادهای نظارتی بررسی شود.
نکته پایانی: چرا اینهمه منابع برای توسعه زیرساختها و رفاه مردم رشت به کار گرفته نمیشود؟
همزمان با این هزینهها، در مناطق حاشیهنشین رشت، به دلیل عدم پرداخت عوارض شهرداری، انشعابات شهری زنانی سرپرست خانواده و مستضعف که توانایی پرداخت این عوارض را ندارند، قطع میشود؛ کودکانی محروم از آموزش، خانههایی بدون خدمات بهداشتی اولیه، فقدان فضاهای تفریحی و ورزشی، کوچههایی بدون روشنایی و آسفالت و انواع بزهکاریها و… وجود دارد.
اینها مردمانیاند که سالهاست به حاشیه رانده شدهاند؛ نه فقط در یک جغرافیا، که از نظر دریافت عادلانه حقشان از منابع عمومی هم.
حال باید پرسید: آیا شهرداری رشت در اولویتبندی هزینههای خود، مردمِ بیپناه همین شهر را فراموش کرده است؟
در گزارش بعدی به موضوع شفافیت در اعلام کل هزینههای موکب و نحوه توزیع منابع خواهیم پرداخت.
📌گیلان صدر؛ با مردمِ در حاشیه، تا دلایلِ در متن