نامه سرگشاده
بسماللهالرحمنالرحیم
محضر مبارک حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظلهالعالی)
ریاست محترم قوه قضاییه
و مسئولان عالیرتبه امنیتی کشور
سلام و احترام
اینجانب رقیه صدری (مهتا)، خبرنگار و مدیر مسئول پایگاه اطلاعرسانی دارای مجوز گیلانصدر، در سالگرد مرحومه مهسا امینی و فجایعی که پس از مرگ او رخ داد، ناچارم این نامه سرگشاده را بنویسم؛ زیرا که این واقعه نیز نتیجه تصمیمسازیهای غلط و سیاستهای پرهزینه بود. کشور را تا مرز فروپاشی برد و در این میان جانهای عزیز بسیاری از دست رفت و با پرداخت این همه هزینه ملی و اجتماعی، بهروشنی دیده میشود که هیچ تغییر بنیادینی در رویهها ایجاد نشده و همان اقدامات هزینهزا همچنان ادامه دارد.
یکبار برای همیشه، بدون لکنت و ترس و تعارف، روایت کاملاً بیپرده خود را خطاب به شما و مردم شریف ایران مینویسم و از خود حکومت جمهوری اسلامی میخواهم که دادخواه من باشد؛ زیرا اگر با وجود مستندات متقن و احراز تخلفات و اعمال غیرقانونی و غیرشرعی ضابطین توسط نهادهای نظارتی کشوری؛ از من اعاده حیثیت نشود، نباید انتظار داشته باشید که مردم ایران شعارها و وعدههای شما را باور کنند زیرا ما میتوانیم آنچه ندیدهایم را تأیید نکنیم، اما تجربه زیسته خود را نمیتوانیم انکار کنیم.
روایت ماجرا
در خردادماه ۱۴۰۳، در حالی که بهعنوان خبرنگار قانونی و دارای مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول فعالیت بودم،به دلیل فعالیتهای فسادستیزانه ام علیه باند فاسد امنیتی گیلان قربانی پروندهسازیهای واهی، فشارهای غیرقانونی برخی ضابطین قضایی و دخالتهای نهادهای امنیتی استان گیلان شدم.
در پی حادثه سقوط بالگرد رئیسجمهور فقید، حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی، شماری از شهروندان به بهانههایی همچون «توهین»، «استهزاء»، «نشر اکاذیب» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» بازداشت شدند. بنده نیز بدون هیچ دلیل موجه، به همان اتهامات واهی متهم شدم.
نخست به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» بازداشت و با قرار وثیقه آزاد شدم. تنها دو روز بعد، با تحریک گروههای تندرو و فشار برخی ارگانها و عملیات روانی؛ دوباره با ابلاغ شفاهی بازپرس برای حضور در شعبه و نه کتبی؛ اتهام «نشر اکاذیب» به من تفهیم شد. و استوری که دو سال پیش درباره مرحوم رییسی منتشر کرده و همان زمان بابت آن مکتوب عذرخواهی کرده بودم، بهانه پرونده شد؛ در حالی که هیچ شکایتی در همان زمان ثبت نشده بود و در پرونده مذکور نیز بازپرس همان ابندا قرار موقوفی تعقیب در خصوص جرم «توهین» صادر کرده بود.
با وجود بیاساس بودن این اتهامات، برخلاف قوانین آیین دادرسی کیفری و اصول مسلم قانون اساسی، به مدت ۱۵ روز در زندان لاکان رشت در بازداشت ماندم. این اقدام با اطلاع دادستان وقت استان و برخی مسئولان قضایی و امنیتی، و تحت فشار مستقیم گروههای تندروی خاص و دارای نفوذ صورت گرفت.
تبعات حیثیتی، شغلی و مالی این بازداشت غیرقانونی، پروندهسازی و رسانهای کردن عامدانه اطلاعات پرونده و بازداشت من و نسبت دادن اتهامات واهی بدون ارائه هیچگونه سند و مدرکی از طریق عملیات روانی عوامل وابسته و آلوده باند فاسد امنیتی گیلان و هدایت قطعی این رویه توسط بازماندگانشان در ارگان امنیتی سپاه؛ برای من و خانوادهام طی این مدت غیرقابل وصف بوده و لطمههای جدی و پایدار به زندگی شخصی، حرفهای و اجتماعی ما وارد کرده است.
آیا این رویه، که دختر خبرنگاری مسلمان، شیعه و مستقل با فعالیتهای کاملا شفاف و صادقانه در چارچوب قانون با اتهامات دروغین حتی نسبتهای ناروای «اعمال منافی عفت» مواجه شود، جز تضعیف اعتماد عمومی و لطمه به جایگاه عدالت است؟ آیا بازجویی که با علم و اطلاع صد در صد رییس خود در زندان برای ترساندن یک دختر خبرنگار و وادار کردن به اقرار دروغین، ادعای کذب وجود «فیلم غیراخلاقی» در دست دو تن از اعضای باند فاسد امنیتی گیلان و احتمال انتشار آن را مطرح میکند، به اصول اسلام و ارزشهای شهدا و قانون پایبند است؟ آیا اگر من به سلامت نفس خود اطمینان نداشتم می بایست از ترس و اضطراب در زندان به حال احتضار میافتادم و ماجرای مهسا امینی دیگر تکرار میشد؟
مطابق اطلاعات مستند، بازماندگان باند فاسد امنیتی استان گیلان ـ که پیشتر در پروندههایی در رابطه با «رشوه»، «پستفروشی» و «اخاذی» محکوم شده بودند و با وجود محکومیت قطعی همچنان آزادند ـ در ارگانهای نظارتی و امنیتی سپاه گیلان فعالاند.
اقدامات غیرشرعی برخی ضابطین و مسئولان در حفاظت و اطلاعات سپاه گیلان، همراه با پروندهسازی، فشار و تحریک وابستگان برای شکایتهای شخصی علیه من، نمونهای آشکار از سوءاستفاده از جایگاه سازمانی و تهدید خبرنگاران مستقل است. این افراد با همکاری مستقیم «م.ر.» (رئیس اطلاعات سپاه گیلان) و «ع.م.» (رئیس حفاظت اطلاعات سپاه استان) پس از آزادی نیز مکررا به دلیل افشاگری هایم علیه من توطئه کرده و همان زمان در بازداشت نیز با هدایت پشت پرده این افراد،یکایک ارگانهای امنیتی علیه من اجماع کرده و جداگانه پرونده سازی کردند.
سازمان اطلاعات سپاه در سطح کشور، دستکم در ماجرای اخیر حاضر به صدور مجوز بازداشت مجدد من نشد زیرا برای آنها نیز روشن شد که پروندهسازی علیه من واهی و ناشی از یک توطئه سازمانیافته است. پیگیریهای مکرر من در تهران و دیدار با احدی از مسئولین حفاظت قوه قضاییه و درخواست بررسی مستندات مورد ادعای ضابطین نیز نشان داد که پروندهسازیها تماما توطئه بوده است و هیچ مدرکی برای انتساب این اتهامات وجود ندارد
با این حال، بازماندههای همان باند فاسد در گیلان برای جبران ناکامی خود، اقدام به تحریک وابستگان و پرسنل سپاه گیلان کردند تا شکایتهای متعدد شخصی علیه من ثبت شود:
محمد مهدی نیازمند؛ پاسدار رسمی سپاه و رئیس فعلی بسیج دانشآموزی سپاه گیلان، به دلیل انتقاد من از عملکرد گذشته اش در استانداری و یکی از پرسنل روحانی قرارگاه محرومیتزدایی سپاه گیلان و همسر او که طلبه حوزه علمیه است.
این افراد با حمایت پشت پرده برخی افراد در ارگان امنیتی سپاه و استفاده از حمایتهای حقوقی مکرر سازمان قضایی ایثارگران و بسیجیان سپاه، شکایتهای متعدد علیه من ثبت کردند تا فشار و پروندهسازی علیه یک خبرنگار مستقل و فسادستیز ادامه یابد.
مشخص است که بازماندههای همان باند فاسد در سپاه گیلان، همچنان از روشهای سیاه؛ غیرقانونی و غیراخلاقی برای تحت فشار قرار دادن خبرنگاران مستقل، مسئولان و شهروندان استفاده میکنند.
مطابق اصول متعدد قانون اساسی:
اصل ۲۴: مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند.
اصل ۳۴، ۳۵ و ۳۷: حق دادخواهی، حق انتخاب وکیل و اصل برائت.
ماده ۲ قانون مطبوعات: وظیفه خبرنگار روشنگری و اطلاعرسانی است.
تمام فعالیتهای رسانهای اینجانب در همین چارچوب بوده و اتهامزنیهای مکرر علیه من، خلاف قانون و انصاف است.
مسئولان محترم،
اینجانب عامدانه و آگاهانه، سعی کردم برای آخرین بار و جهت اثبات به خودم تمامی مسیرهای قانونی پیگیری دادخواهی ام را در داخل کشور طی کنم تا نتوانند براحتی صدای مرا با انگ «معاند» یا «ضدانقلاب» خاموش کنند البته از پیش نیز میدانستم که با وجود شعارهای پرطمطراق عدالتخواهی و حق طلبی و ظلم ستیزی نظام؛ حق مطالبه گر فسادستیز از مسیرهای رسمی و قانونی به دست نمیآید؛ چرا که به نظر می رسد جمهوری اسلامی با مفسدان تعارف دارد، و جهت جلوگیری از تکدر خاطر مفسدین حتی حاضر به اعاده حیثیت از شهروندان آسیب دیده از توطئه های این افراد نیست.
با این حال؛ بعنوان آخرین تقاضا و برای بار آخر در حضور مردم طی این نامه سرگشاده از محضر رهبر انقلاب، ریاست قوه قضاییه و مسئولان امنیتی کشور مصرانه میخواهم:
۱. دستور دهید اعاده حیثیت کامل از اینجانب صورت گیرد و پروندههای واهی فوراً متوقف شوند.
۲. ضابطان و مسئولانی که برخلاف قانون علیه من اقدام کردهاند، تحت تعقیب قضایی قرار گیرند.
۳. بازماندههای باند فاسد که همچنان در سپاه گیلان حضور دارند و با اقدامات غیرقانونی و غیرشرعی اعتماد عمومی را تخریب میکنند، رسوا و از بدنه سپاه گیلان جدا شوند تا درس عبرتی برای سایرین شود.
تأکید میکنم: بازماندههای این باند هنوز از طرق مختلف و پرونده سازی های شخصی و… مرا تحت فشار و تهدید قرار میدهند. امروز بیش از همیشه لازم است که حکومت یکبار برای همیشه طرف مردم و عدالت را بگیرد، نه مفسدان و باندبازانی که امنیت و آبروی نظام را خرج منافع شخصی و باندی خود میکنند.
با تقدیم احترام
رقیه صدری (مهتا)
خبرنگار و مدیر مسئول پایگاه اطلاعرسانی گیلانصدر