اختصاصی/ گیلان صدر: موضوع «ممنوعیت ورود بانوان رشتی به ورزشگاه»، در حالی که چند کیلومتر آنطرفتر بانوان انزلیچی با شوق روی سکوهای تختی مینشینند، سالهاست به یک سؤال تکراری و آزاردهنده در افکار عمومی گیلان تبدیل شده؛ سؤالی که هیچوقت پاسخی روشن به خودش ندیده است.
چندی پیش فرماندار رشت گفت: «هیچ درخواستی از سوی اداره ورزش و جوانان برای حضور بانوان در ورزشگاههای رشت به ما داده نشده.»
پس از آن استاندار گیلان هم فرمودند: «بانوان در رشت بروند استادیوم، ببینیم چه کسی میخواهد جلویشان را بگیرد.»
پاسخ، اما سادهتر از این حرفهاست. در دیدار داماش و نساجی، همان «دربی شمال»، گروهی از بانوان قائمشهری که تمام راه را از مازندران تا رشت آمده بودند، پشت درهای بسته سردار جنگل متوقف شدند؛ نه شوخی، نه سوءتفاهم—بهسادگی اجازه ورود پیدا نکردند.
بنابراین، برای تنویر ذهن استاندار محترم باید گفت: اگر قرار است بدانیم «چه کسی» مانع ورود زنان به ورزشگاه میشود، همان نهادی را نگاه کنند که در همین بازی، مانع ورود بانوان قائمشهری شد. نامها عوض نشدهاند. سیاستها هم همینطور.
در این میان، یک علامت سؤال بزرگ، بزرگتر از خود سردار جنگل، در ذهن مردم گیلان شکل گرفته: حاصل مدیریت سالهای طولانی آقای جهانبخش آرمان بر ورزش استان دقیقاً چه بوده است؟
مدیریتی که نه کنار میرود، نه کنار گذاشته میشود؛ اما نتیجهاش کاملاً قابل مشاهده است:
انباشت مشکلات،
تصمیمات متناقض،
ناتوانی در حل ابتداییترین مسائل،
بلاتکلیفی و وضعیت اسفناک تیمهای ریشهدار رشتی (#سپیدرود #داماش) که در آستانه انحلالاند،
و استادیومهایی که هر کدام برای خودشان یک مرثیه مستقل و غمانگیز هستند.
مردم گیلان حق دارند بدانند چرا در انزلی حضور بانوان در ورزشگاه بدون هیچ مشکلی انجام میشود، اما در رشت همین موضوع تبدیل به چالش و بحران میشود.
حق دارند بدانند مسئولیت این ناهماهنگیها با چه کسی است.
حق دارند بپرسند چرا مدیریتی که کوچکترین قدم عملی برای توسعه فرهنگی و ورزشی استان برنداشته، سالهاست بر صندلیاش چسبیده است.
ورزش گیلان امروز بیش از هر زمان دیگری به شفافیت، پاسخگویی و مدیریتی نیاز دارد که با نیازهای واقعی جامعه حرکت کند—نه ساختارهایی که سالهاست از مردم عقب ماندهاند و انگار قرار هم نیست جلو بیایند.











