اختصاصی/ گیلان صدر:معاونت تشکل ها و مشارکتهای اجتماعی اداره کل فرهنگی و اجتماعی استانداری گیلان در سالهای اخیر به یکی از پرچالشترین جایگاههای اداری استان تبدیل شده است؛ جایگاهی که بهجای تقویت همکاری، به کانون بیاعتمادی و اعتراض بدل شد.
نمونه بارز این وضعیت، انتخابات نماینده سمنها در شورای توسعه آبان ۱۴۰۲ بود؛ انتخاباتی که با دخالتهای غیرشفاف برگزار شد و به اعتراض گسترده سمنها و تغییر نتایج انجامید. از همانجا بود که صندلی معاونت بیش از همیشه زیر سؤال رفت.
اما ماجرا به همینجا ختم نشد. در طول دوره اخیر، فعالان اجتماعی بارها از مشکلات جدی سخن گفتهاند:
حمایت ویژه از چند سمن خاص در دریافت اعتبارات.
اخراج کارشناسان مستقل به دلیل عدم هماهنگی با مدیریت.
درگیریهای لفظی و حتی فیزیکی با فعالان اجتماعی در بازدیدهای میدانی.
بیتوجهی به شایستگیهای علمی و مهارتی در مدیریت آسیبهای اجتماعی.
رفتارهای تبعیضآمیز نسبت به زنان جوان فعال اجتماعی که بر دلسردی جامعه مدنی افزوده است.
و در نهایت، حیفومیل بودجههای مناطق محروم و آسیبدیده در اسفند ۱۴۰۳ که هنوز هم پرسشهای جدی درباره آن بیپاسخ مانده است.
نتیجه چنین رویکردی روشن است: بیشترین سطح تقابل میان بخش دولتی و غیردولتی در حوزه اجتماعی، کاهش اعتماد عمومی، و حتی کشیده شدن برخی فعالان به حاشیههای امنیتی.
با وجود همه این اعتراضها و حتی معرفی جایگزین برای این معاونت، صندلی همچنان پابرجاست. چرا؟ چون برخی مناصب اجتماعی نه با معیارهای تخصصی یا خواست جامعه مدنی، بلکه با تایید فراقانونی فرادستگاههایی حفظ میشوند که اساساً نسبتی با حوزه اجتماعی ندارند. همین حمایت بیرونی باعث شده تغییرات قطعی هم متوقف بماند.
سؤال روشن است: اگر مشارکت اجتماعی قرار است در اتاقهای بسته و با مهر نهادهای بیارتباط تعیین شود، دیگر چه نیازی به انتخابات، گفتوگو و حضور فعالان مدنی است؟
جامعه مدنی گیلان بیش از هر زمان دیگری به مدیرانی نیاز دارد که به جای پروندهسازی، تضاد منافع و تقابل با مردم، بر گفتوگو، دانش اجتماعی و توزیع عادلانه منابع تکیه کنند. مشارکت اجتماعی، وقتی واقعی است که از مردم آغاز شود، نه از صندلیهایی که با مهرهای بیرونی قفل میشوند.
گیلان صدر؛ با مردمِ در حاشیه، تا دلایلِ در متن